وقتی زنگ درِ خانه به صدار درآمد، پاسداری به نام سعید در را باز کرد، یکی از دو نفر مهاجم کفش کتانی به پا داشت. پاسدار از او خواست کفش خود را دربیاورد. اما او قبول نکرد و آن‌ها مستقیما به اتاق پذیرایی رفتند و روی مبل نشستند. آقای رفسنجانی، چند لحظه بعد وارد اتاق شدند و از پاسدار (سعید) خواستند از اتاق خارج شده بعد از چند لحظه آقا فریاد زد: برسید، برسید. ما توی اتاق پریدیم و دیدیم دست یکی از تروریست‌ها را گرفته و تروریست دیگر ناگهان شلیک کرد. آقا که تیر خورده بود روی فرش نشست و تروریست‌ها بعد از شلیک چندگلوله فرار کردند. پس از فرار تروریست‌ها آقا خود را به سر خیابان رساند و با یک اتومبیل هیلمن متعلق به کلانتری قلهک، به بیمارستان شهدا انتقال یافت.


غرور تروریست‌ها ,اتاق ,آقا ,یکی ,شلیک ,روی ,یکی از ,تروریست دیگر ,بعد از ,دیگر ناگهان ,ناگهان شلیکمنبع

سلطانی‌فر: جریان مقاومت به خوبی مقابل استکبار و صهیونیسم جهانی ایستاد/ ببینید

دانلود سریال Motherland: Fort Salem

بخشنامه آموزش و پرورش برای تعیین تکلیف شهریه سرویس مدارس

هشدار درباره برخی پیامک‌ها؛ کلیک نکنید

دانلود سریال زن دوبله فارسی تا قسمت 6

دانلود آهنگ محسن چاوشی طاق ثریا

[بازی] دانلود MUSYNX - BGA PACKAGE + Update v20200522-PLAZA - بازی مسینکس

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مواد شیمیایی و کاربردها مرجع به روز اطلاعات سینما و تلویزیون coryyc2 Casa اینجا همه چی هست دانلود آگهی ترحیم کنترل خشونت و انواع خشونت ها دانستنی ها همیارآموزش اجناس فوق العاده اسباب بازی